یکی از بزرگترین چالش های قرن بیست و یکم برقراری رابطه است.
با توسعه روز افزون بزرگراهها برای سرعت بالا گسترش فنآوری و افزایش رقابت های جهانی مردم در حین تقویت زمینه فردی با وظیفه حفظ روابط حرفه ای خود نیز روبرویند.تفاوت بین رابطه حرفه ای و زمینه فردی مسیری است که می پیمایند.نه تحصیلات و نه تجربه و نه دانش و نه توان عقلانی و تفکری هیچ یک از اینها نمیتواند ملاک و معیار قابل اعتمادی برای پیش بینی میزان موفقیت های فردی واجتماعی و انسانی ….فرد باشد .ظاهرا عامل یا پارامتر دیگری نیز در کار است که جامعه به آن تکیه نمیکند.یا حتی از وجودش کوچکترین خبری نیز ندارد و در آن مفهوم هوش هیجانی است.
عبارت هوش هیجانی از حدود سال 1990 میلادی در ادبیات پژوهشی بکار برده میشود اما عمومیت یافتن آن به سال 1995 هنگامیکه کتاب هوش هیجانی نوشته دانیل گلمن پرفروش ترین کتاب نیویورک تایمز شد برمیگردد.هوش هیجانی مهارتهای اجتماعی و توانایی درک و توصیف و دریافت و کنترل هیجانهاست . ( گلمن 1995)
باید بدانیم هوش هیجانی واقعی این نیست تا افراد مطابق میل ما رفتار کنند.هوش هیجانی به معنی شناخت عواطف خود و دیگران است تا بتوانیم بر اساس آن رفتاری مبتنی بر اخلاق توام با وجدان اجتماعی داشته باشیم.هوش هیجانی یعنی احساسات خود و دیگران را به خوبی شناخته و آن را هدایت کنیم .افراد با هوش هیجانی بالا میتوانند موازنه منطقی میان عواطف و عقل بوجود آورند آنها روحیه دهنده هستند .هدایت کننده خوبی اند و در افراد احساس خوبی نسبت به خودشان بوجود می آورند.
این افراد به دلیل اینکه با خودشان صادق بوده و از خودشناسی بالایی برخوردارند همیشه دارای اعتماد به نفس قوی هستند.آنها میدانند کامیابی ها به خودشان ارتباط دارد و به دیگران ارتباطی ندارد . به جای اینکه به رفتار دیگران بر چسب بزنند اول عواطف شان رامرور میکنند .افراد با هوش هیجانی بالا حوشبختی را هم برای خودشان و هم برای دیگران میخواهند.آنها میدانند زندگی فقط متعلق آنان نیست بلکه متعلق به همه انسانهاست.
تمرین:
بدون هرگونه قضاوت یا خود سانسوری ابتدا و انتهای هر روز 10 دقیقه را صرف نوشتن احساسات خودتان بکنید.
توجه نمایید چه جیزی عایدتان میشود .تلاش کنید:
1-هنگامیکه حالت تدافعی به خود میگیرید از خود بپرسید که چه از چه چیزی دفاع میکنید؟
2-به نتایج و عواقب کارهای خود بیندیشید .
3-احساسات خود را پیش بینی کنید و از انجام دادن کارهایی که باعث ایجاد احساسات منفی در شما میشوند خودداری کنید .
4-بدون قضاوت به صحبتهای دیگران گوش بسپارید .
یکی از بزرگترین چالش های قرن بیست و یکم برقراری رابطه است.
با توسعه روز افزون بزرگراهها برای سرعت بالا گسترش فنآوری و افزایش رقابت های جهانی مردم در حین تقویت زمینه فردی با وظیفه حفظ روابط حرفه ای خود نیز روبرویند.تفاوت بین رابطه حرفه ای و زمینه فردی مسیری است که می پیمایند.نه تحصیلات و نه تجربه و نه دانش و نه توان عقلانی و تفکری هیچ یک از اینها نمیتواند ملاک و معیار قابل اعتمادی برای پیش بینی میزان موفقیت های فردی واجتماعی و انسانی ….فرد باشد .ظاهرا عامل یا پارامتر دیگری نیز در کار است که جامعه به آن تکیه نمیکند.یا حتی از وجودش کوچکترین خبری نیز ندارد و در آن مفهوم هوش هیجانی است.
عبارت هوش هیجانی از حدود سال 1990 میلادی در ادبیات پژوهشی بکار برده میشود اما عمومیت یافتن آن به سال 1995 هنگامیکه کتاب هوش هیجانی نوشته دانیل گلمن پرفروش ترین کتاب نیویورک تایمز شد برمیگردد.هوش هیجانی مهارتهای اجتماعی و توانایی درک و توصیف و دریافت و کنترل هیجانهاست . ( گلمن 1995)
باید بدانیم هوش هیجانی واقعی این نیست تا افراد مطابق میل ما رفتار کنند.هوش هیجانی به معنی شناخت عواطف خود و دیگران است تا بتوانیم بر اساس آن رفتاری مبتنی بر اخلاق توام با وجدان اجتماعی داشته باشیم.هوش هیجانی یعنی احساسات خود و دیگران را به خوبی شناخته و آن را هدایت کنیم .افراد با هوش هیجانی بالا میتوانند موازنه منطقی میان عواطف و عقل بوجود آورند آنها روحیه دهنده هستند .هدایت کننده خوبی اند و در افراد احساس خوبی نسبت به خودشان بوجود می آورند.
این افراد به دلیل اینکه با خودشان صادق بوده و از خودشناسی بالایی برخوردارند همیشه دارای اعتماد به نفس قوی هستند.آنها میدانند کامیابی ها به خودشان ارتباط دارد و به دیگران ارتباطی ندارد . به جای اینکه به رفتار دیگران بر چسب بزنند اول عواطف شان رامرور میکنند .افراد با هوش هیجانی بالا حوشبختی را هم برای خودشان و هم برای دیگران میخواهند.آنها میدانند زندگی فقط متعلق آنان نیست بلکه متعلق به همه انسانهاست.
تمرین:
بدون هرگونه قضاوت یا خود سانسوری ابتدا و انتهای هر روز 10 دقیقه را صرف نوشتن احساسات خودتان بکنید.
توجه نمایید چه جیزی عایدتان میشود .تلاش کنید:
1-هنگامیکه حالت تدافعی به خود میگیرید از خود بپرسید که چه از چه چیزی دفاع میکنید؟
2-به نتایج و عواقب کارهای خود بیندیشید .
3-احساسات خود را پیش بینی کنید و از انجام دادن کارهایی که باعث ایجاد احساسات منفی در شما میشوند خودداری کنید .
4-بدون قضاوت به صحبتهای دیگران گوش بسپارید .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر